معرفی کتاب | خورشیدخانم آفتاب کن!
  • کد مطالب: ۲۲۱۹۱۰
  • /
  • ۱۰ ارديبهشت‌ماه ۱۴۰۳ / ۱۲:۳۵

معرفی کتاب | خورشیدخانم آفتاب کن!

خورشید که در کتاب «خورشیدخانم آفتاب کن!» چهره به آسمان می‌آورد، بازی بچه‌ها هم شروع می‌شود.

هانیه وهابی - خورشید که در کتاب «خورشیدخانم آفتاب کن!» چهره به آسمان می‌آورد، بازی بچه‌ها هم شروع می‌شود. گرگم‌به‌هوا اولین بازی‌ای است که آغاز می‌شود: بازی نور و تاریکی.

نور آفتاب سیاهی شب را دنبال کرده، از میان ابرها در آسمان تابیده و سرمای شب جایش را به گرمای روز و روشنی داده است. کودکان با شعر همراه می‌شوند و به دیدن جنگل می‌روند.

دست در دست هم در تصویر: «بچه آهو رو خواب کن/ اون که عزیز و نازه/ هم‌بازی‌اش اون غازه» به کوه و دشت که می‌رسند، نما بزرگ‌تر می‌شود.

از کودکان فاصله می‌گیرد و چشم‌انداز وسیعی را نشان می‌دهد تا دورها، خورشید و دشت و جنگل و خانه‌ها و کوه‌ها. فضای بازی کودکان باز است و پررنگ و گرم.

کودکان با طبیعت یکی می‌شوند: «ما جوجه‌های بلبل/ آوازخون باغ گل» و با شادی می‌خوانند: «چهچهه‌مون بلنده» و قایق کاغذی به آب می‌اندازند، کنار رود بازی می‌کنند، ماهیگیران را می‌بینند و به ماه خوش‌آمد می‌گویند: «به ماه بگو مهتاب کن» و قصه‌شان را کتاب می‌کنند.

«این قصه رو کتاب کن» یک روز شاد که بازی‌شان با طلوع خورشید  آغاز می‌شود، به شب و تاریکی می‌رسد اما هم‌چنان با رنگ‌هایی شاد. بازی کودکان تا شب و آمدن مهتاب ادامه دارد: «ما بچه‌های قورقور/ تو این شب و تو این نور/ آواز شاد می‌خونیم/ می‌خوایم با هم بمونیم»

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.